فهرست
- آغاز شکل گیری شخصیت پانیشر
- رفتار افراطی و خشونت طلبی پانیشر
- پانیشر و قتلعام ابرقهرمانان
- سازندگان پانیشر و لوگوی پر رمز و راز
- تغییر خط و مشی پانیشر
- پانیشر در سایر سرگرمیها
- پانیشر در یک کلام
فرانک کسل (شخصیت پانیشر)، عضو نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، یک سرباز کهنه کار و مطیع دستورات فرماندهان خود است. تواناییهای او خیلی بیشتر از یک سرباز و جنگجوی ساده است و آمادگی دارد که هر فردی که توسط فرماندهان ایلات متحده آمریکا به او معرفی میشود را از صفحه روزگار محو کند. فرانک یک فرد خانواده دوست که عاشق همسرش ماریا و دو فرزند خود به نامهای لیسا و فرانسیس است. بعد از مدت زیادی از فعالیت در نیروی دریایی فرانک که تحمل دوری از خانواده خود را ندارد، تصمیم به استعفا از یگان عملیاتی خود و بازگشت به خانه میگیرد تا شغلی با درگیری فیزیکی و زمانی کمتری را انتخاب کند.
پس از بازگشت به آمریکا و نیویورک و زمانی که با خانواده در حال گشت و گذار در یکی از پارکهای نیویورک بودند، خانواده فرانک به طور اتفاقی شاهد کشته شدن یکی از سردستگان مافیای شهر توسط یک گنگستر میشوند و به همین دلیل، قاتل قبل از فرار کردن از پارک اقدام به تیراندازی به خانواده فرانک کرده و همسر و دو فرزند فرانک را به قتل میرساند و متواری میشود.
آغاز شکل گیری شخصیت پانیشر
یکی از محبوبترین شخصیتهای دنیای کمیک و مارول با نام پانیشر شناخته میشود، شخصیتی که در سال 1974 اولین حضور خود را در کتابهای کمیک تجربه کرد و خیلی زود نام خود را در اذهان طرفداران کمیک و مارول ماندگار کرد. شکل گیری شخصیت پانیشر با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود و فصول زیادی برای نمایش تکامل این شخصیت ضد قهرمانی چاپ و منتشر شد.
فرانک کسل بعد از مرگ همسر و دو فرزندش، هر ثانیه به جنون نزدیکتر میشود و تنها دلیلی که برای زنده بودن در خود میبیند گرفتن انتقام از قاتل و گماشتگان اوست. برای گرفتن انتقام دست به گریبان سیستمی میشود که سالها برای آن کارکرده و اهداف معرفی شده توسط سیستم را نابود کرده است، بعد از مدتی متوجه میشود سیستم قضایی و پلیسی شهر و کشور کاملا فاسد بوده و توسط گروههای مختلف مافیایی خریداری شده و عملا فرانک هیچ شانسی برای گرفتن انتقام خود از قاتل و گماشتگانش ندارد.
در روزهای اول فهمیدن این موضوع میل و اشتیاق فرانک به خودکشی بیشتر شده و قصد جان خود را میکند اما با گذشت چند فصل از کتاب کمیک، در نهایت فرانک که از سیستم ناکارامد قضایی ناامید شده است، تصمیم میگیرد خود به خون خواهی خانوادهاش وارد عمل شده و انتقام آنها را از گروه مافیایی فوق بگیرد.
پس از اینکه فرانک انتقام قتل خانواده خود را از عاملان آن میگیرد متوجه میشود که عطش او برای انتقام و مجازات مجرمان سیری ناپذیر است و تصمیم میگیرد که خود، فرای قانون ناکارامد و فاسد کشور و شهر اقدام به مجازات مجرمان نماید. بعد از این موارد و کم کم شخصیت کامل پانیشر شروع به شکل گیری کرد و قوانین و خطوط قرمز خاصی برای خود وضع کرد که با قوانین محاکمه و حتی اعدام عادی بسیار متفاوت بود.
فرانک در روز دریافت مدال آزادی از دست رئیس جمهور ناپدید شد و برای مدتی هیچ خبری از او نشد اما پس از مدتی و با بازگشت مجدد او همه چیز تغییر کرده بود. او دیگر نام فرانک را برازنده خود نمیدانست و نام پانیشر (مجازات گر) را برای خود انتخاب کرده بود. لباس او هم کاملا متفاوت و تا حدی ترسناک شده بود، او لباسی از جنس کولار بر تن داشت که بر روی سینه آن لباس تصویر یک جمجمه بزرگ انسان قرار داشت که بعدها این جمجمه به نمادی کامل از پانیشر تبدیل شد و حتی به ماسک صورت او هم تبدیل شد. او تصمیم گرفته بود که باقی مانده عمر خود را صرف شناسایی و کشتن مجرمان نماید.
پانیشر برای ادامه فعالیتهای خود در جامع یک مجازات گر نیاز به اسلحههای جدید و خاصی داشت تا بتواند به راحتی از پس دشمنان زمینی و فرازمینی خود برآید به همین دلیل یک اسلحه ساز ویلچر نشین به نام ریس را به توفیق اجباری کمک به خود رساند.
رفتار افراطی و خشونت طلبی پانیشر
اولین رودررویی پانیشر با ابرقهرمانان کتابهای کمیک با اسپایدرمن بود. تبهکاری به نام جکل (شغال) با شناخت قبلیای که از پانیشر و عطش عدالت خواهی او داشت، اقدام به کشتن همکار ویلچر نشین او ریس کرد و تقصیر مرگ او را با صحنه سازی به گردن اسپایدرمن انداخت. پس از کشتن ریس، جکل به سراغ پانیشر رفت و اطلاعاتی کاذب در مورد اسپایدر من و کارهای خلاف او به پانیشر داد. در طول کتاب کمیک مربوط به این داستان پانیشر اقدامات زیادی برای کشتن و نابودی اسپایدرمن انجام داد که با شکست مواجه شد و در نهایت اسپایدرمن توانست فرانک را قانع کند که او قاتل نیست و قاتل اصلی در واقع همان جکل است که دشمن اصلی اسپایدرمن محسوب میشود.
پانیشر و شخصیتی که امروز همگان از او میشناسند در ابتدا حتی در ذهن جری کانوی نویسنده ارشد این شخصیت هم جایی نداشت. پانیشر در نقش یک ضد قهرمان و دشمن درجه یک سایر ابر قهرمانان وارد دنیای کمیک مارول شد ولی با توجه به پرداخت بسیار عالیای که در طراحی شخصیت او شده بود در انتها و بعد از 12 سال توانست کمیک بوک مخصوص به خود را داشته باشد و مسیر داستانی فرانک کسل به طور کامل تغییر کرد و به پانیشری که امروز همگان میشناسند تبدیل شد.
پانیشر و قتلعام ابرقهرمانان
پانشیر تنها شخصیت دنیای مارول است که توانسته تقریبا تمام ابرقهرمانان این مجموعه را حداقل برای یک بار به قتل برساند. همانطور که اطلاع دارید مارول دارای زمینهای متعددی است و در واقع تعداد بینهایت فرانک کسل و سایر شخصیتها در بقیه دنیاها وجود دارد.
متاسفانه حتی بخت با فرانک کسل در دنیاهای موازی هم یاری نبود و او خانواده خود را در تمام زمینها و دنیاهای دیگر نیز از دست داده است و همین امر باعث ایجاد شرایطی شد که در یک کمیگ بوک با مبنی IF (اگر) شرایطی را در نظر میگیریم که اگر فرانک کسل از فراانسانها بیزار شود آیا توانایی کشتن ابرقهرمانان کمیک بوکی را خواهد داشت؟ که با مطالعه دقیق این کمیک بوک متوجه میشویم که پانیشر توانایی کشتن تمام ابرقهرمانان حتی ددپول و هالک و وولورین را نیز دارد و اینکاررا در نهایت خونسردی انجام میدهد.
سازندگان پانیشر و لوگوی پر رمز و راز
در زمستان سال 1974 ایده وارد کردن یک شخصیت منفی به کتاب The Amazing Spider Man #129 کلید خورد. طراحی این شخصیت منفی به یک تیم 4 نفره واگذار شد و ایده اصلی فرانک کسل و پانیشر متعلق به نویسنده مرد عنکبوتی شگفت انگیز یعنی جری کانوی بود، همچنین در این پروژه استن لی ویرایشگر ارشد مارول بود که حتی نام شخصیت پانیشر هم به انتخاب او بوده است.
طراحی اولیه لباس پانیشر همان شکل اسکلت روی سینه بود ولی در مقیاس بسیار کوچکتر که به پیشنهاد جان رومیتا اندازه اسکلت بزرگتر شد و به شکل امروزی آن در آمد. الاهام بخش کانوی برای ساخت شخصیت پانیشر از کتاب دان پندلتون و شخصیت جلاد موجود در آن بود.دو فرضیه هم در مورد نماد پانیشر یعنی اسکلت روی سینه او وجود دارد فرضه اول بر اساس برخی منابع مدعی میشود که این طرح از تک اسلحه تیرانداز ویتکنگ الهام گرفته است، که میتوان آن را کشندهترین سلاح از راه دور جهان نامید که در جنگ ویتنام هم استفاده شد.
نظریه دوم در مورد لوگوی اسکلت پانیشر بر مبنای یک طرح اولیه از مارول میباشد که قرار بود یکی از شرورترین شخصیتهای کمیک بوک به نام شیطان باشد که پروژه ناتمام ماند. نماد و لوگوی شخصیت شیطان به پانیشر، که در ابتدا قرار بود یک شخصیت منفی تمام عیار باشد، داده شد.
تغییر خط و مشی پانیشر
در طول داستانهای کمیک در مورد پانیشر، بارها شاهد ضعیف شدن روحیات انسانی او میشویم و گاهی به عدالتی که سعی در برقراری آن دارد به ما شک و شبهه وارد میشود. در واقع آتش و لذت انتقام پانیشر، او را به یک ضد قهرمان کور و بدون منطق تبدیل میکند که با کوچکترین نشان و احتمال تبهکار بودن یک فرد به وحشتناکترین صورت ممکن او را به قتل میرساند.
در برخی قسمتهای کمیک بوکها، پانیشر افراد بیگناهی را کاملا بی دلیل به قتل میرساند و حتی از مواضع خود در مورد آنها عقب نشینی نمیکند. در یکی از کتابهای کمیک که سبب درگیری پانیشر با دردویل هم میشود، پانیشر بعد از فرار از زندانی که در آن زندانی است، به محل یک معامله بزرگ مواد مخدر وارد میشود و بدون سنجیدن شرایط موجود در آنجا اقدام به کشتن یک پسر بچه کوچک میکند.
درست است که بعد از به قتل رساندن ان کودک، پانیشر اقدام به گرفتن انتقام او میکند، اما از نظر احساسی و پشیمانی هیچ تفاوتی در او بخاطر کشتن یک کودک ایجاد نمیشود. همین تضاد شخصیتی پانیشر باعث میشود بارها دستیاران و دوستان خود را از دست داده و حتی مجبور به رودرویی با آنها شود.
پانیشر در سایر سرگرمیها
محبوبیت روزافزون پانیشر در دههی 80 و 90 باعث شد اقتباصهای سینمایی و کامپیوتری بسیاری از روی آن ساخته شود که گاها بسیار پرطرفدار و محبوب شدند و در برخی مواقع یک شکست به تمام معنا بودند. موفقترین بازی کامپیوتری ساخته شده از روی پانیشر بازی The Punisher 2005 بود که یک بازی به تمام معنا و پر از خون و خون ریزی بود.
این بازی در زمان عرضه سر و صدای زیادی به راه انداخت و علاوه بر خوشنود کردن طرفداران پانیشر توانست طرفداران جدی و جدیدی برای این مجموعه دست و پا کند، طرفدارانی که با گدشت چندین سال از زمان عرضه این بازی کماکان منتظر بازیها و سریالهای جدید مبتنی بر این شخصیت کمیک هستند. متاسفانه سایر بازیهایی که بعد از ارائه این نسخه عرضه شدند نه تنها نتوانستند محبوبیت نسخه قبل را تکرار کنند بلکه یک شکست سخت تجاری هم برای سازندگان بازی بودند.
پانیشر در بخش سینما و تلوزیون هم طرفداران خاص خود را دارد و اثار زیادی به صورت سریال با حضور شخصیت پانیشر ساخته شدهاند. پانیشر برای اولین بار در سریال Daredevil ایفای نقش کرد، جان برنتال با بازی در نقش پانیشر محبوبیت دوچندانی را کسب کرد و طرفداران سریال به حدی زیاد بود که شرکت نتفلیکس در اقدامی کم سابقه اقدام به ساخت یک اسپین آف برای سریال با نام رسمی The Punisher در سال 2017 گرفت که بعد از ارائه دو فصل با بازی جان برنتال پخش این سریال به دلایل نامعلومی قطع شد.
در زیر لیست تعدادی از سریالها و بازیهای الهام گرفته شده از روی پانیشر را اشاره کردهایم:
- سریال Daredevil 2016 یک شاهکار پر طرفدار
- سریال The Punisher 2017 سریال بسیار عالی ، به دلایل نامشخص ادامه تولید نشد.
- فیلم The Punisher 1989 ، طرفداران زیادی نتوانست به دست بیاورد.
- فیلم The Punisher 2004 ، فیلم محبوب پانیشر که نمره قابل قبولی دریافت کرد.
- فیلم Punisher War Zone 2008 بر گرفته از کمیک وار زون پانیشر
- فیلم کوتاه The Punisher: Dirty Laundry محصول سال ۲۰۱۲ با بازی توماس جین
- بازی The Punisher 1990 ، بدون موفقیت چشم گیر
- بازی The Punisher: The Ultimate Payback! 1991 ، بدون موفقیت
- بازی The Punisher ریبوت بازی 3 سال قبلی در 1990
- بازی The Punisher 2005 شاهکار یک بازی برگرفته از کمیک پانیشر بود.
- بازی The Punisher: No Mercy 2009 با تعویض سبک بازی به اول شخص و تبدیل آن به یک شوتر، یک شکست به تمام معنا بود.
پانیشر در یک کلام
مجموعه اتفاقاتی که برای فرانک کسل افتاد باعث شد یک فرد شجاع، خانواده دوست، مطیع قانون و خوش قلب، در نهایت به یک قاتل خوش چهره و بی رحم به نام پانیشر تبدیل شود، که به خود اجازه میدهد از قبل برای هر فردی حکم مرگ صادر کرده و خود به تنهایی این حکم را با بیرحمانهترین شکل ممکن اجرا کند.
پانیشر سمبل افرادی است که از بی عدالتیهای یک جامعه و یا گروه خاصی از مردم خسته شده و به ستوه آمدهاند و گاها در ذهن خود با کشمکشهای بسیاری مواجه هستند. پانیشر و اخلاقیات او به ما یاد میدهد که در هر صورتی پایبند طلب حق خود باشیم و در هیچ زمانی اجازه پایمال شدن حق قانونی خود را ندهیم. البته خشونت و راهی که فرانک کسل طی کرد بیشتر در کتابهای تخیلی و کمیکها جای دارد ولی همین نماد اسکلت و پانیشر به ما میآموزد سر در مقابل ظلم خم نکرده و حق خود را همیشه طلب کنیم.